روزی که چنگیز وب زد من حالم خیلی خوب بود . اینقدر که از تو دست کشیده بودم اما تو برگشتی نمی دونم چرا . گیر دادی برای جشن تولدت . سعی کردم تمشیت قائل نشم اما وقتی اون بدی رو به تو کردم در واقع به خودم کردم (قضیه وبت ). همه چی بهم ریخت . انگار از اون روز تا به امروز نفرین شدم و این چند وقت اخیر داشتم تاوان پس میدادم . تاوان اولین و اخرین کاربدی که با تو کردم ( تو کی تاوان اشکای منو پس میدی؟)
اما حس میکنم دیگه دوران تاوان دادن من تموم شده چنگیز برگشته مثه اون روزی که وبشو زد نیست نه نیست . اما دوستم داره و در مقابل هیولایی مثل تو از من محافظت میکنه شاید یه روز تونست مثه اون روزای قبل خنده رو لبم بیاره
من حالم خوبه . اره حالم خوبه
من حالم خوبه ... اره حالم خوبه
تو ,حالم ,خوبه ,اون ,تاوان ,مثه ,حالم خوبه ,من حالم ,تو کردم ,روزی که ,خوبه اره
درباره این سایت